شخصیت اصلی:
آقای گریس گاردنر سخنران انگیزشی و کارآفرین است. او در کتاب خاطرات خود با عنوان «درجستجوی خوشبختی» یک سال بیخانمانی و تلاش سخت برای استخدام در یک شرکت معتبر را روایت میکند. این کتاب از جمله خاطرات پرفروش است.
فیلم در جستجوی خوشبختی برگرفته از همین کتاب است. فروشندهی دورگردی که از بیخانمانی تبدیل به یک کارآفرین موفق گردید.
این فیلم با بازی ویل اسمیت در نقش اصلی، بخشی از زندگی کریس را نشان می دهد که چگونه بر سختیهای فراوان غلبه کرد و با پشتکاری شگفتانگیز به هدفش رسید.
پادکست مربوط به یلم را اینجا بشنوید.
روایت داستان:
کریس گاردنر یک فروشنده دورگرد دستگاههای پزشکی است. با همسر و فرزندش زندگی سختی را میگذراند. همسرش بشدت از وضعیت زندگی و کار کریس ناراحت است. زمانی که کریس تصمیم میگیرد در یک دوره آزمایشی یک شرکت بزرگ شرکت کند، همسرش بشدت منقلب میشود. چراکه شش ماه بدون حقوق باید کار کند و هیچ تضمینی هم برای استخدام بعد از دوره وجود ندارد. او تصمیم به جدایی و نقل مکان به نیویورک میگیرد، اما کریس به او اجازه بردن پسرشان را نمیدهد.
اوضاع برکریس خیلی سخت میشود. او ناچار است علاوه بر شرکت جدی در دوره و کار سخت روزانه، به فروش دستگاهها برای خرج زندگی ادامه دهد. کل مسئولیت نگهداری از پسر کوچکش هم برعهده اوست.
کریس با برنامهریزی و پشتکار سعی میکند تا امورات روزمرهاش را مدیریت کند. اما روزگار با او همراه نیست. خانهاش را از دست میدهد. شبها در مترو و دستشوییهای عمومی میخوابند. او بسیار از این شرایط ناراحت است. تلاش میکند تا جای بهتری برای پسرش پیدا کند. به خانههای گرم محله پناه میبرد.
تا صبح بیدار میماند و درس میخواند. با تمام وجود از پسرش مراقبت میکند. بیش از همه کاندیداهای دیگر کار میکند و در نهایت میتواند نتایج بسیار خوبی بگیرد. او از میان بیست نفر تنها کسی بود که با حقوق و مزایای بالا استخدام شد.
بعد از چند سال هم شرکت خود را تاسیس کرد. او از بیخانمانی به یک کارآفرین موفق تبدیل شد. این داستان واقعی نمایش تلاش و پشتکار یک انسان برای رسیدن به هدفش است.
توجه داشته باشید که هدف او چیزی دستنیافتنی یا عجیب نبود بلکه، رویای ساده یک مرد برای تامین بهتر خانوادهاش بود. اتفاقاتی هم که برایش افتاد، هرچند غمانگیز اما عادی در شرایط موجود بود. واقعیتهای تلخ و غمانگیز جامعه.
در انتها هم کریس شرکت اپل یا مایکروسافت را تاسیس نکرد که بگوییم با مردم عادی قابل مقایسه نیست. بنابراین نمونهای کاملا واقعی از برنامهریزی، پشتکار، اراده، انگیزه و هدفمندی است.
صحنه پایانی فیلم که کریس گاردنر واقعی از کنارشان عبور میکند.
نکات آموزنده:
- سرسختی و مقاومت
- پشتکار
- تلاش بیوقفه علیرغم مشکلات
- حل مساله
- عدم خشونت
- عشق به فرزند
امیدوارم ببینید و لذت ببرید.
خوشحال میشوم در سایت گردش کنید و تجربه خود را با من در قسمت دیدگاه به اشتراک بگذارید.
در صورت تمایل وبسایت را به دوستانتان معرفی کنید و به پیج اینستاگرام من @ophelia_fassihi بپیوندید.
پیشاپیش از حسن توجه و سخاوتتان سپاسگزارم.
یک پاسخ
I was excited to uncover this page. I wanted to thank you for your time for this particularly fantastic read!! I definitely loved every little bit of it and I have you saved as a favorite to look at new stuff on your blog.} {visit the following web site|visit the following site|visit the following web site|Visit Homepage|visit the following web site|visit my webpage|visit the following internet site|visit the following webpage|visit the following site|visit the following internet site