اصطلاح پیشنویس استفراغ (Vomit Draft) برای پیشنویس اول را در کتاب پروژه مموآر اثر ماریون روچ اسمیث دیدم. به نظرم بامزه آمد و بسیار بامسما. در کتابهایی که درمورد آموزش خاطرهنویسی خواندم، اغلب به برونریزیهای عمیق حین نوشتن پیشنویس مموآر اشاره شده است. بنابراین خوب است با آن آشنا شویم.
« چیزی بهعنوان پیشنویس اول خوب وجود ندارد. آن لاموت در کتاب شگفتانگیز خود «پرنده به پرنده»[۱]، آن را «پیشنویس اول مزخرف» مینامد. اما اصطلاح استفراغ به ما یادآوری میکند که خلاقیت واقعی هم شامل درد جسمی و هم یک موزیک متن است. غر زدن و ناله کردن. نوشتن ممکن است به هر دو نیاز داشته باشد. اگر نه، هرکسی میتواند این کار را انجام دهد.
بزرگترین شوک نوشتن این است که دشوار است. چرا؟ به قول سنت ترزای آویلا، به این دلیل که «اشکهای بیشتری برای دعاهای مستجابشده ریخته میشود تا دعاهای مستجاب نشده.» اگر هدفمند انجام شود، نوشتن کار سختی است.
وقتی با ایدههای قبلی تمرین میکنید، همیشه چیزی جریان دارد، هرچند همه آن در دفتری باقی میماند. خیلی شبیه به بازی تنیس با یک حرفهای است که هر ضربه را به سمت شما درست میزند. آن تمرینات شما را متقاعد میکنند که از پس نوشتن برآمدهاید. اما وقتی در اتاقی تنها نشستهاید و سعی میکنید به عمد بنویسید، سخت است. هر چند غیرممکن نیست.
و درست بعد از اینکه این مشکل را تجربه کردید، شاید تکاندهندهترین اطلاعاتی که دریافت میکنید تعداد بازنویسیهایی است که نویسندگان برای کار خود انجام دادهاند.» این تعداد گاهی به ۲۰ ۳۰ یا بیشتر هم میرسد. گاهی یک رمان را از ابتدا چندبار بازنویسی کردهاند.
بیشتر نویسندگانی که تازه نویسندگی حرفهای را شروع میکنند، پس از پیشنویس اول، در رویای جوایز پرفروشترین کتاب سال و شرکت در برنامههای رادیویی و تلویزیونی فرو میروند. فکر میکنند که که این چیزی را که باید بازنویسی/ویرایش کنند، برای همه است به جز آنها.
«از فکر آن لذت ببرید و بعد به آن پیشنویس استفراغ خود نگاهی بیندازید.
و لطفن نگویید شوهرتان یا مادرتان یا رفیقتان آن را دوست دارد. اینکه آن را دوست داشتند، یعنی هیچی. آن یک متن آشفته است، قرار است به هم ریخته باشد، و اگر هم آشفته نیست، پس شما هنوز چیزی را که به آن نیاز دارید به دست نیاوردهاید، پس یک کاغذ دیگر را بردارید و بیایید ببینیم چه چیزی داریم.
به آن پیشنویس استفراغ میگویند، زیرا هم بدبو است و هم تقریبن شامل تمام چیزهایی است که درونتان دارید. زیبایی و موفقیت در آن وجود دارد و هر چیزی که تا به حال رویای آن را داشتهاید. پس یاد بگیرید که عاشق پیشنویس استفراغ باشید که بهترین دوست جدید شماست.»
یکی از کارهایی که یک نویسنده حرفهای بخصوص یک مموآرنویس باید با آن اخت شود و در کارهای روزانهاش قرار دهد، نوشتن پیشنویس پشت پیشنویس یا به عبارت دیگر بازنویسی است. بارها تکرار کردهام که خاطرهنویسی یک عمل خوداکتشافی است که شما با آوردن درونیات ذهنی روی کاغذ لایه لایه به اعماق خاطرات و تجربههای کهنه خود میروید و به این وسیله دلایل بعضی تصمیمات و رفتارها را کشف میکنید و به یک خود تازه میرسید.
با هربار مرور و نوشتن دوباره، دادههای تازهای به یاد میآورید و بسیاری از تجربههای ناخوشایندی که سالها به دلیل آزارشان، سرکوب کردهاید، بازمیگردند. بله، دردناک است. شاید رنج دوباره است اما مانند استفراغی بعد از یک غذای سنگین یا مسموم، سبک و راحت میشوید و البته مواد لازم برای بیرون کشیدن آنچه که باید به اثری زیبا تبدیل شود را در اختیار خواهید داشت.
بنابراین از استفراغ ذهنی نترسید. کاغذ را بردارید و شروع کنید. باور کنید که کمترین دستاورد آن یک حس سبکی شیرین خواهد بود.
[۱] ترجمه مهدی نصرالهزاده، نشربیدگل
آخرین دیدگاهها