به وب سایت یک نویسنده‌مهندس خوش آمدید

با کمک من، نام‌تان بیش از جان‌تان زنده خواهدماند.

هفته ۳۳ سال ۱۴۰۳: فلانی کیه؟

بر عالمیان واضح و مبرهن است که تلگرام بهترین پیام‌رسان دنیاست. من از واتساپ متنفرم. از اول، از هیچی‌اش خوشم نیامد. یعنی کسی که واتساپ را به تلگرام ترجیح بدهد، برای من مثل ترجیح مثلن پرسپولیس است به لیورپول یا بایرن‌مونیخ یا رئال مادرید. اینقدر ضعیف. اصلن امکانات تلگرام را هیچ جای دیگری ندارد. واتساپ هم هرچه دارد، با کلی تأخیر رونوشت درجه چند تلگرام است.

یکی از همین امکانات یادآوری تولد کسانی است که در فهرست کانتکت‌های شما هستند. البته فکر کنم آنهایی که اجازه‌اش را داده‌اند. یعنی همین‌قدر باشخصیت و محترم است. خلاصه چند روز پیش، این عزیز دل‌انگیز را که باز کردم، دیدم یک نوتیف تولد آمده. اسم را نگاه کردم، هرچه فکر کردم یادم نیامد که کیست و من از کجا می‌شناختمش که سر از کانتکتم درآورده.

بعد گفتم بگذار یک توجهی به این فهرست بکنم. شگفت‌زده شدم وقتی که این فهرست را پایین می‌رفتم و چشمم به اسامی می‌افتاد که ذره‌ای حتا حس آشنایی بهم دست نمی‌داد. بعضی‌ها را به سختی یا با شک به یاد می‌آوردم اما خیلی‌ها را هم نه.

گاهی در مقطع خاص، رویداد یا پروژه‌ای شما افراد را به کانتکت‌تان اضافه می‌کنید. مثلن خود من برای ثبت‌نام دوره‌ها و گروه‌های مختلفی که دارم، برخی را مجبورم در کانتکت اضافه کنم. یک زمانی هم که تلگرام بیچاره فیلتر نبود و واتساپ کوفتی هم محلی از اعراب نداشت، همه پیام‌بازی‌های ملت در تلگرام بود. باتوجه به اینکه نیازی هم به داشتن موبایل طرف نبود، کار آسان‌تر و ایمن‌تر بود. اما خوب بعد از مدتی، آن دوره یا پروژه تمام می‌شد یا اصلن با طرف می‌زدیم به تیپ‌وتاپ هم و چت‌ها به ملکوت می‌پیوست. اما عین جای پاک‌کن واتساپ که می‌ماند، طرفی که حالا از یاد رفته در فهرست کانتکت باقی ماند.

من هم که افتضاح در یاد‌آوری اسم در گذر زمان. یعنی اولین چیزی که فراموش می‌کنم، اسم طرف است. قیافه و جا و مکان شاید یادم بماند اما اسم اصلن. بنابراین اگر اسم شما یادم بماند، یعنی خاطرتان یک اهمیتی داشته است.

خلاصه هر سری که به فهرست کانتکت‌هایم سر می‌زنم، باید یک پاکسازی انجام دهم. چون اصلن هم عادت به شلوغی و اطلاعات اضافه ندارم. کسی که دیگر کاری باهاش ندارم یا او با من کاری ندارد، چرا باید در گوشی‌ام جا اشغال کند. هر وقت به قول خارجی‌ها ریکانتکت شد، دوباره ذخیره‌اش می‌کنم. حداقل آن موقع می‌دانم کیست و ارتباطش چیست.

همین داستان در کنار بسیار سطحی بودنش مرا به فکر فرو برد. «من» برای چند نفر دیگر محلی از اعراب ندارم. چه کسی من را دیگر نمی‌شناسد. در کانتکت لیست چند نفر اسمم خاک گرفته و ناآشناست. این موقّت بودن، این گذر زندگی و آمدن و رفتن آدم‌ها.

به این نتیجه رسیدم من یک کانتکت لیست چند ۱۰ نفره را که باهاشان مدام در ارتباطم به فهرستی چند صد نفره که نصفشان را به یاد نمی‌آورم، ترجیح می‌دهم.

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای دانلود آنی این کتاب فقط کافی است ایمیل خودتان را در قاب زیر وارد کنید (پس از وارد کردن ایمیل کتاب به طور خودکار به پوشۀ دانلودهای سیستم شما اضافه خواهد شد):