فیلم «آرگو» (Argo) ساختۀ بن افلک در سال ۲۰۱۲، یکی از آثاری است که در زمان اکران با تحسین فراوان منتقدان و جوایز مهمی روبهرو شد، از جمله برندهی جایزه اسکار بهترین فیلم. این اثر بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده، اما نه صرفاً بر مبنای مستندات تاریخی، بلکه اقتباسی است از کتاب خاطرات (مموآر) تونی مندز، مامور سابق سیا با عنوان The Master of Disguise و همچنین مقالهای با نام The Great Escape نوشتۀ جوشوا بیرمن که در مجلۀ «Wired» منتشر شد.
داستان فیلم به ماجرای بحران گروگانگیری در سفارت آمریکا در تهران در سال ۱۳۵۸ میپردازد. در میان بحران، شش دیپلمات آمریکایی موفق میشوند از سفارت بگریزند و به سفارت کانادا پناه ببرند. در ادامه، تونی مندز با طرحی غیرمتعارف برای نجات آنها وارد ماجرا میشود: ساخت یک فیلم جعلی علمی-تخیلی هالیوودی به نام «آرگو» و جا زدن دیپلماتها به عنوان اعضای تیم تولید فیلم برای خروج از ایران.
گرچه فیلم در روایت ماجرا از زاویۀ آمریکاییها جذاب، پرتعلیق و با ریتمی حسابشده ساخته شده، اما تبلیغات و تحسینهای بیوقفهای که پیرامون آن شکل گرفت، در بسیاری موارد اغراقآمیز بود. به ویژه با توجه به اینکه این فیلم، تصویری ناقص، سطحی و یکطرفه از فضای ایران پس از انقلاب ارائه میدهد. بن افلک نه تنها کارگردانی و بازی در نقش اصلی را بر عهده دارد، بلکه با هوشمندی از روایت قهرمانمحور استفاده میکند تا داستانی دراماتیک و موفق در گیشه و جشنوارهها بسازد.
با این حال، تماشای «آرگو» برای مخاطبان ایرانی، بهویژه آنان که انقلاب ۵۷ و حوادث بعدیاش را تجربه کردهاند، ارزشمند و حتی ضروری است. چرا که این فیلم، از دیدگاهی متفاوت به بازنمایی آن دوران میپردازد و شناختی از نگاه غربیها – بهویژه هالیوود و سیاستگذاران آمریکایی – به ایران آن زمان ارائه میدهد. از سوی دیگر، میتوان پرسید چرا سینمای ایران یا دیگر جریانهای بینالمللی، روایتهای آلترناتیو و چندوجهیتری از این دوران ارائه نکردهاند که بتوانند با نمونههایی مثل «آرگو» رقابت کنند یا دستکم آنها را به چالش بکشند.
از منظر سینمایی، فیلم در طراحی صحنه، بازآفرینی فضای دههی ۷۰ میلادی و بازیها، مخصوصاً بازی آلن آرکین و جان گودمن که نقش تهیهکنندگان جعلی فیلم را بازی میکنند، موفق عمل کرده است. همچنین استفاده از تصاویر مستند و تکنیکهای بصری خاص، به القای حس واقعگرایی کمک زیادی کرده است. اما نباید فراموش کرد که این واقعگرایی، در خدمت یک روایت هالیوودی با اهداف خاص قرار دارد.
در نهایت، «آرگو» یک فیلم پرکشش و خوشساخت است، اما نه بینقص و نه بیطرف. مخاطب ایرانی با دیدن آن، نهتنها با روایتی دیگرگونه از تاریخ معاصر خود مواجه میشود، بلکه فرصتی برای بازاندیشی دربارۀ نقش سینما در بازنمایی سیاست، قدرت و خاطرهی جمعی خواهد داشت.
آخرین دیدگاهها