در ۱۵ ژانویه سال ۲۰۰۹، پرواز۱۵۴۹ هواپیمایی یو اس، از نیویورک یه مقصد شارلوت باند فرودگاه را ترک می‌کند. قبل از رسیدن به اوج، دسته‌ای پرنده به آن برخورد و سبب از کارافتادن هردو موتور هواپیما می‌شود.

توصیه برج مراقبت برگشت به فرودگاه یا فرود در باندی نزدیک است اما ود در باندی نزدیک است اما کاپیتان چزلی سالینبرگر زمان را برای چنین کاری کافی نمی‌داند و مجبور به فرود اضطراری روی رودخانه هادسن در شهر نیویورک می‌گردد.

خلاصه فیلم را اینجا بشنوید.

دی ماه سال ۱۳۸۷، یادم هست که خبرهای آن را از شبکه‌های خبری دیدم. فیلم هواپیمامی فرود آمده روی رودخانه  را خاطرم هست.

آن را معجزه روی هادسن نامیدند. آن زمان جزئیات آن را پیگیری نکردم.

تا سال ۲۰۱۶ که فیلم آن ساخته شد. ساخته کلینت ایستوود، با بازی تام هنکس به جای کاپیتان چزلی سالینبرگر(سالی) و البته داستانی واقعی. من هم که عاشق هرسه. مگر می‌شود ندید.

در این فیلم اتفاقات این پرواز به تصویر درمی‌آید. چگونه تیم بازرسی به کشف علت حادثه که منجر به غرق شدن هواپیما گردید. با سختگیری هرچه تمام‌تر تصمیم‌گیری و عملکرد خلبان و کمک خلبان را زیر سوال می‌برند.

در ابتدا اعلام می‌شود که یک موتور قابلیت پرواز داشته است. اما سالی می‌گوید که خیر، هنگام حادثه هردوی موتورها از کار افتادند.

بازسازی کامپیوتری فرود نشان می‌دهد که فرود اضطراری روی باند فرودگاه امکان‌پذیر بوده، امکان‌پذیر بوده، اما سالی اعلام می‌کند که این یک حادثه انسانی بوده و باید با خلبان‌های واقعی بازسازی شود.

ابتدا نتایج سیمولاتور ها با خلبانان واقعی نشان می‌دهد که فرود سالم امکان‌پذیر بوده اما بازهم سالی از تصمیم خود و همکارش دفاع می‌کند. اینکه چنین سانحه‌ای اولین بار رخ داده، هیچ خلبانی برای چنین اتفاقی تربیت نشده است، آنها زمان پاسخگویی و تصمیم‌گیری را در سیمولاتورها در نظر نگرفتند.

با احتساب این زمان، بازسازی مجدد نشان داد که هواپیما هنگام فرود، سقوط کرده و همه مسافران و هواپیما از بین می‌رفتند. بعدن هم از لاشه موتور هواپیما مشخص شد که موتورها از کار افتاده یودند.

بدین ترتیب، تجربه و تصمیم‌گیری کاپیتان سالی برای فرود موفق روی هادسن که منجر به نجات جان ۱۵۵ نفر خدمه و مسافران این پرواز شد، پس از ماهها بررسی تایید گردید.

این فیلم، تجربه و مدیریت خلبانان، خدمه و تیم‌های نجات را نشان می‌دهد. چگونگی رعایت مقررات و پروتکل‌ها، مدیریت بحران و تصمیم‌گیری و اقدام را نمایش می‌دهد. خلاصه هرآنچه که یک کشور پیشرفته باید هنگام بحران داشته باشد و دارد.

توصیه می‌کنم اگر با می‌خواهید با ایران مقایسه کنید و قلب و روان ضعیفی دارید، نگاه نکنید. چون از حجم هماهنگی و مدیریت صحیح بحران حالتان بد می‌شود. اما می‌توان یاد گرفت. می‌توان الگوبرداری کرد. بخصوص در کشوری که حجم سانحه‌های اینچنین اینقدر بالاست.

فیلم براساس کتاب خاطرات کاپیتان سالینبرگر از این حادثه با عنوان «بالاترین وظیفه: جستجوی من برای یافتن آنچه واقعا مهم است.» که توسط خودش و جفری زَسلو نوشته شده است، ساخته شد. این کتاب از کتابهای پرفروش نیویورک تایمز بوده و درمورد رهبری، مسئولیت‌پذیری و خدمت است بعلاوه داستان زندگی سالینبرگر.