به وب سایت یک نویسنده‌مهندس خوش آمدید

با کمک من، نام‌تان بیش از جان‌تان زنده خواهدماند.

دفتر خاطرات یک نویسنده

من در زندگی فیلم زیاد دیدم. فکر کنم بیشتر از وعده‌های غذایی عمرم فیلم دیده باشم. اگر مرا ببینید، باور می‌کنید که امکان‌پذیر است. به عبارت دیگر فیلم دیدن از امورات روزانه‌ام است. البته در سال‌های اخیر، ویدئوهای آموزشی و یوتیوب را هم جزء آن حساب کنید.

پیرو همین امر، یکی از کشفیات تازه‌ام در فیلیمو، سریال مسترکلاس است. مسترکلاس درواقع وبسایتی است که از بزرگان هنرهای مختلف دعوت می‌کند و آنها در مجموعه‌های چندقسمتی، هنر یا مهارتی را آموزش می‌دهند.

البته به سمینار بیشتر شبیه است. چون محتوای آموزشی مثل کلاس درس ندارد. مثلا دیوید لینچ-فیلمساز معروف- می‌نشیند و راجع به مراحل ساخت یک فیلم صحبت می‌کند. ناتالی پورتمن یا کوین اسپیسی –بازیگران معروف- راجع به بازیگری حرف می‌زنند.

خلاصه به دلیل علاقه زیادم به نویسندگی، مسترکلاس جویس کارول اوتس-نویسنده معروف- را نگاه می‌کردم.  در قسمت سوم آن، در ادامه یادداشت نویسی روزانه به نکته جالبی اشاره کرد.

خانم اوتس یادداشت‌نویسی روزانه و خاطره‌نویسی را از الزامات کار می‌داند. نوع نگاه ما به آدم‌ها و دنیای اطرافمان، روش توصیفمان، احساساتمان نه تنها برای خودمان یک خودشناسی است بلکه بسیاری ایده‌ها و خوراک برای کار نوشتن ارائه می‌دهد.

این نوشته‌ها بعدن برای دیگران هم بسیار جالب توجه خواهند بود. یکی از مثال‌های جالبی که خیلی توجه مرا جلب کرد، ویرجینیا وولف بود. ویرجینیا وولف از نویسندگان زن مطرح قرن بیستم بود.

خانم اوتس به دفتر خاطرات او اشاره کرد که بعد از مرگش-خودکشی- توسط همسرش به چاپ رسید. این کتاب که به عنوان دفتر خاطرات یک نویسنده معروف شد، نوری تازه به شخصیت ویرجینا وولف می‌تاباند.

خانم اوتس معتقد است که او در خاطراتش بیشتر زن است. قلمی جسور و آزاد دارد و حرفهایی می‌زند که در حالت عادی از او انتظار نمی‌رود. درحالیکه وولف در کتاب‌هایش بیشتر شخصیتی خنثی دارد و آن جسارتی را که در خاطراتش دیده می‌شود، ندارد.

البته این موردی است که در هر دفتر خاطراتی که اموال شخصی هرکسی است، قاعدتن دیده می‌شود. آنجا حریم شخصی است که تجاوز به آن مستوجب بالاترین عقوبت‌هاست، مگر پس از مرگ که خب ایرادی ندارد.

اما صرفنظر از بلایای احتمالی، می‌خواهم بگویم یادداشت‌نویسی روزانه و خاطره‌نویسی از واجبات زندگی یک نویسنده است. به قول دوستی، نوشته با نوشتن شکل می‌گیرد. بنابراین باید نوشت و چه چیزی بهتر از وقایع زندگی، احساسات و درس‌هایی که هرروز با آن مواجهیم.

خواندن آنها، بعدن هم برای خودمان شگفت‌انگیز است هم برای شادی بازماندگان.

حالا کمی درباره دفترخاطرات ویرجینیا وولف یا همان کتابچه نویسنده (که از نظر او دفتری است که نویسنده هرچه دلش خواست- به‌جز یادداشت‌های روزانه- درآن می‌نویسد):[۱]

کتابچه نویسنده به ویرجینیا وولف کمک کرد شوق نویسندگی را در خود زنده نگه دارد. او، در حقیقت، با نوشتن در این کتابچه‌ها تمرین نویسندگی می‌کرد. هرچه دلش می‌خواست می‌نوشت. البته بعدن این کتابچه‌ها چای خود را به دفترهای خاطرات روزانه دادند. درواقع در آنها ادغام شدند.

وولف دو کار را یکی کرد. به همین دلیل در خاطرات روزانه‌اش همه چیز پیدا می‌کنید.  مثلن داستان‌هایی که قصد داشته بنویسد (یا دلش می‌خواسته بنویسد)، همینطور از منابع الهام داستان‌هایش بگیر تا اتفاق‌هایی که در زندگی بر او می‌گذشت: وقایع‌نگاری زندگی روزمره.

چه گنج بزرگی است کتاب خاطرات روزانه‌ی خانم. سیاهه‌ی مشروح و دقیقی از سال‌ها خلاقیت او، رنج‌ها و شادی‌هایش جلوی روی ماست.

خانم وولف کار خاطره‌نویسی روزانه را در ۳۳ سالگی شروع کرد و این تا زمان مرگش (۵۹ سالگی، ۱۹۴۱) ادامه داشت. حاصلش شد ۲۸ کتابچه که همسرش لئونارد در سال ۱۹۴۸، در پنج جلد منتشر کرد.

ویرجینیا وولف وقتی در سال ۱۹۱۵ تصمیم گرفت، جدی و منظم،خاطرات روزانه‌اش را بنویسد، دیگر سراغ کتابچه‌هایی نرفت که در آنها همه چیز می‌نوشت و تمرین نویسندگی می‌کرد. معمولن ساعت ۴ بعدازظهر، (پس از صرف چای عصر- معروف به چای انگلیسی) دفتر خاطراتش را برمی‌داشت و نیم ساعت می‌نوشت. این تمرین نویسندگی و خاطره‌نویسی باهم بود.

خاطرات روزانه وولف ترکیبی از یادداشت روزانه (Writer’s journal) و کتابچه نویسنده (Commonplace book) (دفتر ثبت متفرقات و طرح‌های داستانی، شامل دست‌مایه‌ها و ایده‌های داستانی) است. با مطالعه دقیق این اثر، ردها و نشانه‌هایی از زندگی روزمره، خلقیات و سرچشمه‌های آثارش به‌دست می‌آوریم.

[۱]  این بخش، از کتاب نقش‌هایی به یاد نوشته احمد اخوت نقل می‌شود.

 

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

8 پاسخ

  1. من امروز از وب سایت شاهین عزیز به اینجا رسیدم و یک نکته خوب یاد گرفتم. راستش منم فیلم دوست دارم اما مدت هاست که خودم رو از این هنر محروم کردم اما حتما میرم سراغ این سریال که معرفی کردین و می بینمش

  2. خیلی ممنون از مطلب مفید و ارزشمند شما.
    من امروز با سایت شما آشنا شدم و از امروز دنبال کننده ی شما هستم.
    قلم و سوژه های خوبی دارید.
    موفق باشید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای دانلود آنی این کتاب فقط کافی است ایمیل خودتان را در قاب زیر وارد کنید (پس از وارد کردن ایمیل کتاب به طور خودکار به پوشۀ دانلودهای سیستم شما اضافه خواهد شد):