کمتر کسی است که متولد دهه پنجاه یا شصت باشد و از کارتون اِسکروج در روز کریسمس خاطره نداشته باشد. طوریکه اگر کریسمس، اسکروج نمیدیدیم، سال میلادی نو نمیشد. فکر کنم صحنهای که اغلب ما یادمان هست، جایی است که دستیارش که میکیموس بود، موقع شام به دلیل فقر یک نخودفرنگی را با چاقو نصف میکرد. چقدر هم غمانگیز بود.
اسم اصلی این داستان از نوشتههای معروف جناب چارلز دیکنز، «سرود کریسمس[۱]» است.
فیلم «مردی که کریسمس را اختراع کرد» براساس کتابی با همین نام ساخته شده است. این فیلم بصورتی هنرمندانه، نگاهی به بخشی از زندگی چارلز دیکنز و نحوه شکلگیری داستان «سرود کریسمس» میاندازد.
یکی از بهترینفیلمهای کریسمسی که دیدم.
خلاصه داستان و نکاتش را در قسمت اول فصل دوم پادکست پراجکت O بشنوید.
نمایش سبک زندگی، رفتار و روش کار چارلز دیکنز.
فعلا تنها چیز مشترکی که باهاش دارم، کارداشتنهای مدام آدمها حین نوشتن است. (هرچه هم میگی توروخدا مزاحم نشوید، انگار نه انگار. مامانننننن)
اینکه از چه الهام میگیرد، چگونه شخصیتها را شکل و پرورش میدهد؟
برخوردش با اعضای خانواده، دوستان و مردم چگونه است؟
چقدر تجربیات واقعیاش بر داستان و در نهایت روند شکلگیری داستان بر شخص او و افراد، تاثیرگذار است.
کتاب کوچک سرود کریسمس از پرفروشترین داستانهای تاریخ است. تابحال نمایشها، کارتونها، فیلمها و بازآفرینیهای بسیاری از آن ساخته شده است.
این فیلم هم آفرینشی دیگر و بخش کوچکی از زندگی یک نویسنده بزرگ است. اما تفاوتی که برای من داشت، با توجه به اینکه نسخههای زیادی از این قصه را دیدهام، این بود که نگاهم را تغییر داد.
قصهای که تا قبل دیدن فیلم و درواقع درک داستانِ پشت داستان، قصهای غمانگیز و دافع بود. پس از آن تبدیل شد به یک داستان الهامبخش و تاثیر گذار.
نویسندهای که تا دیروز برایم فقط از بدبختی و بیعدالتی مینوشت، به تعبیر خودم دِپرِسیون. در نظرم تبدیل شد به یک انسان عمیق، یک هنرمند خلاق و یک تاثیرگذار جهانی.
روحت شاد چارلز دیکنز و سپاس.
[۱] Christmas Carol
آخرین دیدگاهها