جستار شخصی چیست
جستار شخصی نوشتهای است که درس مهمی برگرفته از تجربیات زندگی نویسنده را توصیف میکند. این نوشته، اغلب یک رویداد مهم را از منظر اول شخص بیان میکند و میتواند در سبکهای نوشتاری مختلف، مانند مقاله رسمی یا غیرداستانی خلاقانه انجام شود. جستارهای شخصی معمولاً لحن محاورهای دارند که با خواننده ارتباط برقرار میکند. این نوع مقاله میتواند الهام بخش و نشاطآور باشد یا میتواند به عنوان هشداری برای دیگران برای جلوگیری از اشتباهات نویسنده قلمداد گردد.
جستار شخصی موضوعات مختلفی را در بر میگیرد. ممکن است مربوط به اولین باری باشند که در امتحانی در دبیرستان مردود شدید، یک نقطه عطف اخلاقی در دوران نوجوانی، یک تجربه جنگی در خارج از کشور، یک نجاتیافته از سوءاستفاده، یا استادی که احساس شما را نسبت به ادبیات تغییر داد. هر لحظه از زندگی شما که جرقهی رشد را به همراه داشته باشد یا به نوعی شما را تغییر دهد، میتواند به یک جستار شخصی تبدیل شود و با نظر شخصی شما غنیتر شود.
چگونه یک جستار شخصی را ساختار دهیم
یک جستار شخصی خوب باید شامل یک پاراگراف مقدماتی، پاراگرافهای بدنه و یک نتیجه باشد. طول استاندارد حدود پنج پاراگراف است، اما جستارهای شخصی میتوانند طولانیتر یا کوتاهتر باشند، به شرطی که شامل هر سه بخش اصلی باشند:
مقدمه: اولین جملات مقالهی شما باید شامل قلابی باشد که توجه خواننده را به خود جلب کند. یک بیانیهی شخصی ارائه دهید که قصد دارید آن را در متن مقاله اثبات کنید. از کلیشههای رایج مانند شروع با یک نقل قول معروف خودداری کنید (مخصوصا اگر این یک مقاله دانشگاهی است)، و سعی کنید ارتباط منحصر به فردی با مخاطبان خود ایجاد کنید.
بدنه: بدنهی مقالهی شما گوشت داستان شما است که باید شامل نکات اصلی و شواهد شخصی باشد که از بیانیهی جستار روایی شما پشتیبانی میکند. اینجا جایی است که شما به عنوان نویسنده، نحوهی شکلگیری نگاهتان را براثر تجربیات شخصیتان نشان میدهید و بر دانش بدستآمده تأمل میکنید.
نتیجه گیری: نتیجه گیری شما باید بیانیهی شما را مجدداً بیان کند و حاوی اخلاقیات داستان شما یا افشای یک حقیقت عمیقتر باشد. بررسی کنید که چرا این مقاله اهمیت دارد و آنچه را که میخواهید خواننده از این قطعهی خاص برداشت کند، جمعبندی کنید.
۸ نکته برای نوشتن یک مقاله شخصی
در حالی که فرایند نوشتن هر کس متفاوت است، چند دستورالعمل کلی وجود دارد که هنگام تهیهی پیشنویس مقالهی خود بهتر است در نظر داشته باشید:
- طرح کلی مقاله را بنویسید. پیش نویس یک طرح کلی جستار شخصی میتواند به شما کمک کند تا نکات اصلی و لحن پیامی را که میخواهید به اشتراک بگذارید، پیدا کنید. طرح کلی به شما کمک میکند تا دریابید که آیا این لحظهی خاص ارزش نوشتن دارد یا خیر. هر موضوعی را که برای مقاله خود انتخاب کنید، حتماً تأثیر عاطفی شدیدی روی شما گذاشته یا به نوعی به شما درسی داده است.
- یک موضوع جذاب انتخاب کنید. بهترین موضوعات مقاله اغلب عمیقن ارتباط برقرار میکنند. اگرچه خود داستان منحصر به تجربه نویسنده است، اما حقیقتی جهانی وجود دارد که از زیر سطح با خواننده صحبت میکند. موضوعاتی مانند مواجهه با ترس، عاشق شدن، غلبه بر یک مانع، کشف چیز جدید یا انتخابی دشوار، احساسات و اتفاقاتی را که در زندگی هرکسی رخ میدهد، به چالش میکشند.
- با یک قلاب قوی شروع کنید. مانند هر نوع نوشتاری، جلب توجه خواننده از همان پاراگراف اول یا حتی اولین جمله ضروری است. قلاب و پاراگراف آغازین شما باید موضوع مقاله شما را مشخص کند (یا حداقل به آن اشاره داشته باشد) و صحنه و لحن را تعیین کند. با خواننده ارتباط عاطفی برقرار کنید. مخاطبان خود را برای آنچه که قطعهی شما در مورد آن خواهد بود، آماده کنید و به آنها چیزی بدهید که منتظر آن باشند.
- از جزئیات حسی در پاراگرافهای بدنهی خود برای بیان وقایع پیرامون موضوع استفاده کنید تا خواننده را به سمت هدف اصلی خود هدایت کنید.
- تمرکز خود را محدود کنید. سعی نکنید برای یک موضوع کلی بنویسید. یک مقالهی توصیفی در مورد یک لحظهی مهم از زندگی شما، بسیار جذاب تر از یک مرور کلی از اتفاقی است که برای شما رخ داده است. جزئیات لازم را در مورد شخصیتهای زندگی واقعی یا هر احساس خاصی که تجربه کردهاید، وارد متن کنید.
- نشان دهید، نگویید. چشمانتان را ببندید. به صحنهای که میخواهید بنویسید، فکر کنید. با حواس پنجگانه خود چه چیزی را تجربه میکردید؟ چه احساسی داشتید؟ چالش شما این است که آن حواس و احساسات را بدون بیان صریح برانگیزید. نگویید «احساس سرما کردم.» بگویید: «دم را بیرون دادم و نفسم به بخاری تبدیل شد که در هوا معلق بود. لرزیدم و پتو را محکم دور شانههایم کشیدم تا گرمای بدنم را به دام بیندازم.» توضیحات شما باید به خواننده کمک کند تا سرما را با شما تجربه کند.
- . آنچه را که از تجربه خود آموختید و پیامی که امیدوارید به خواننده منتقل کنید، جمعبندی کنید. نتیجهگیری قابل تامل بسازید. جستار شما باید با تأمل و تحلیل خودتان به پایان برسد. چه یاد گرفتید؟ وقایع و افکاری که شرح دادید چگونه زندگی یا درک شما از زندگی را تغییر داده است؟ گفتن «و همین اتفاق افتاد» کافی نیست. شما باید توصیف کنید که هر اتفاقی که افتاده، چگونه شما را شکل داده است.
- کار خود را بازخوانی کنید. جدا از بررسی املا و دستور زبان، مطمئن شوید که قصد شما واضح است و روایت شما به راحتی قابل دنبال کردن است. مهم نیست که چقدر مهارتهای نوشتاری شما خوب است، بازخوانی کار و اطمینان از اینکه داستانتان استحکام لازم را دارد، همیشه مفید است.
هر کسی داستانی برای گفتن و پیامی برای به اشتراک گذاشتن دارد. چالش این است که آن داستان و پیام را از ذهن خود خارج کنید و به روشی منتشر کنید که با مخاطبان شما ارتباط برقرار کند.
جستار شخصی، افکار و تجربیات صمیمی نویسنده را به حقایق جهانی مرتبط میکند. نشان میدهند که نویسنده به نحوی یاد گرفته، تغییر یا رشد کرده است. اغلب حقیقت یا بینشی را ارائه میدهند که خواننده را برای رسیدن به نتیجهی خود به چالش میکشد.
آخرین دیدگاهها