چون به جستار و مقالهنویسی ادبی-هنری علاقمندم، میان خواندنهایم کتابهای مجموعه جستار و مقاله را هم قرار دادهام. کتابهای نشر اطراف و آنهایی که نویسندگان متبحر نوشتهاند. بسیاری از رماننویسها و مترجمها مقالات و جستارهایی خواندنی در نشریات و مطبوعات منتشر کردهاند که امروز به صورت کتاب در دسترس است. در این مقاله به ۳ تا از نمونههای خوب میپردازم.
کتاب هرگز از من مپرس نوشته ناتالیا گینزبورگ، مجموعهای از مقالات ادبی و هنری است که اگر به جای سال ۱۳۸۹ در این چند سال اخیر منتشر میشد، نام مجموعه جستار برآن میگذاشتند. این مقالات که با نثری محکم و استخواندار نوشته شدهاند، جریان فکر نویسنده را درباره موضوع به طرزی واضح و شفاف بیان میکند. به عبارتی این یادداشتها نه مقالات، در باب موضوعی خاص با نثری توانمند نظر شخصی نویسنده را منعکس کردهاند. اما این جریان فکر آنقدر روان و زیبا روی کاغذ آمده است که شما دوست دارید آن را دنبال کنید و چه بسا این گونه تبدیل فکر به کلام را بیاموزید.
چیزی که حین خواندن کتاب برایم بسیار جالب بود، یادآوری و ملامت دائمی نویسنده در نوشتههایش درباره کمی دانش و مهارتش درباره موضوعاتی است که درباره آن نوشته است. اما این خامی در موسیقی، فیلم، تأتر و حتا شناخت افراد را چنان پخته بیان میکند که از این شکستهنفسی شگفتزده میشوید.
یکی دیگر از جذابیتهای جستارها، استفادههای بجا از خاطرات و تجربههای شخصی نویسنده است. در جایی از یک تجربه برای شروع یا مثالی برای مطلب استفاده میکند و در جایی دیگر خاطرات به یک اثر هنری تبدیل شدهاند. گویی هر تجربه رنگی بوده که بر بوم کاغذ به یک تابلوی نقاشی تبدیل شده است.
حتا نقدهای آثار هنری مانند فیلم، تأتر یا اُپرا نیز به همین ترتیب هنرمندانه در بافت تجربههای شخصی تنیده شدهاند و شما نه تنها یک نقد خوب میخوانید بلکه از طرز بیان آن نیز لذت میبرید. چرا که کاملن شخصی بودن آن را درک میکنید. نقدی که نه در نکوهش و نه در تحسین صاحب اثر یا خود اثر است و صرفن نگاه یک انسان معمولی است.
از این کتاب میتوانید به عنوان یک منبع تمرین استفاده کنید. از مدل بیان، استفاده از تجربیات و نثر قوی آن الگو بردارید و خود درباره همین موضوعات جستار بنویسید. موضوعهایی که همه ما درباره آنها تجربیات شخصی متعدد و متنوعی داریم. خانه، پیری، تنبلی، کودکی، کارهای خانه، نقد، زندگی جمعی، روستاها، فیلم، هنرپیشه، مرگ، مخاطبان و. . .
یکی دیگر از این گونه کتابها که خوشم آمد، کتاب «درعین حال» نوشته نجف دریابندری است. مجموعهای از مقالات که بین سالهای ۱۳۳۸ و ۱۳۴۹ در نشریات گوناگون چاپ شده بود. بااینکه نثر آقای دریابندری آن ظرافت و لطافت نثر گینزبورگ را ندارد اما بیان تفکر و نقدهای ایشان خواندنی و قابل توجه است. اینجا هم تجربههای شخصی و خاطرات بهانهای برای تشکیل یک متن ادبی استخواندار و پیامرسان شده است.
کتاب بعدی که هنوز تمامش نکردهام، کتاب «منات به دنبال» نوشته بهمن فرسی است. من با نثر فرسی هنوز مشکل دارم و راحت نیستم. سبک خاصی دارد که من هنوز گویی به آن جایگاه درک و احتمالن لذت بردن از آن نرسیدهام. فعلن این فاصله موجود را به کمبود مطالعه و مهارتم در نثر فارسی نسبت دادهام. رمان «شب یک، شب دو»اش را هنوز تا آخر نخواندهام. بااینکه داستان برایم جذاب بود اما مدل بیان، آشفتهام میکرد و شاید چیزهایی در من بیدار میکرد که مانع ادامه کار میشدند. اما مجموعه مقالات منات به دنبال هم که مجموعهای از یادداشتهای پراکنده و چند ترجمه است برایم سخت بود. بااینکه میتوان مقالات را جستهگریخته و بدون ترتیب خواند، اما همچنان نثر و لحن آن برایم سنگین است.
اما به هرحال فارسینویسی را باید از نویسنده متبحر فارسیزبان و فارسیدان یاد گرفت. این کتابها برای دانش مقالهنویسی بسیار مفیدند و نثر بهمن فرسی در کتاب منات به دنبال برای گسترش دامنه لغات و فارسینویسی بسیار غنی است.
پیشنهاد میکنم اگر به جستارنویسی علاقه دارید، این کتابهای مجموعه مقالات را بخوانید.
- هرگر از من مپرس، ناتالیا گینزبورگ، ترجمه آنتونیا شرکا، انتشارات منظومه خرد
- در عین حال، نجف دریابندری، انتشارات پیام (چون خیلی قدیمی است، احتمال زیاد موجود نیست)
- منات به دنبال، بهمن فرسی، نشر بیدگل
آخرین دیدگاهها