شاید عجیب به نظر برسد، فردی که تخصصی روی خاطره‌نویسی کار می‌کند و مجذوب داستان‌های واقعی آدم‌هاست، به‌طور شگفتی‌برانگیزی عاشق فانتزی باشد. چگونه می‌توان دوسر یک طیف بود؟

هری‌پاترها را به فارسی و انگلیسی خوانده‌ام و فیلم‌هایش را تقریبن حفظم. مجموعه مارول و ابرقهرمانی‌ها را اول خودم و بعد به‌خاطر پسرها چندین بار دیده‌ام. مجموعه گرگ‌ومیش[۱] را دوبار دیده‌ام. بازی تاج‌وتخت، ارباب حلقه‌ها و هابیت را نمی‌دانم چندبار.

خلاصه هرزمان که از واقعیت خسته می‌شوم و نیاز به نیرویی تازه دارم، سراغ فانتزی‌ها می‌روم. صرفنظر از خود داستان، برایم طرز فکر نویسنده و شکل‌گیری آن جالب است. چنین خلاقیتی را از کجا می‌آورند؟ چگونه فکر می‌کنند؟ چه چیزی اولین جرقه‌های داستانی را شعله‌ور می‌کند؟ چطور می‌توانند اینقدر منسجم و به هم پیوسته، داستان را با شخصیت‌های متعدد، گسترش دهند؟

یکی از بزرگترین شاید مهمترین نویسندگان ژانر فانتزی مدرن، جان رانولد رول تولکیین است یا همان جی.آر.آر تولکین، خالق هابیت و ارباب حلقه‌ها.

کتاب هابیت در سال ۱۹۳۷ منتشر شد و چنان شهرتی پیدا کرد که از تولکین بنام پدر فانتزی نام می‌برند. فکر کنم شهرت تولکین با ساخت فیلم ارباب حلقه‌ها که اولین بار در سال ۲۰۰۱ اکران شد، بسیار افزایش یافت. خود پروژه ساخت فیلم‌ها توسط پیترجکسون و ۱۰ سال بعد، هابیت هم بسیار جالبند که پیشنهاد می‌کنم اگر علاقه‌دارید، ویدئوهای آن را در یوتیوب ببینید.

اما فیلم تولکین که در سال ۲۰۱۹ اکران شد، به زندگی این نویسنده‌ی خالق می‌پردازد. کودک یتیمی که با فقر آشنا بود، ولی توانست از امکانات و تحصیلات خوب بهره‌مند شود. از ابتدا استعداد عجیبی در زبان دارد و حتا چندین زبان اختراع می‌کند. نقش دوستی و عشق در زندگی‌اش چقدر پررنگ است و اینکه جنگ چه تاثیری بر داستانش دارد.

فیلم نشان می‌دهد که داستان هابیت و ارباب حلقه از سال‌ها قبل در ذهن او شکل می‌گرفته و او همواره آنچه به ذهنش می‌رسیده را یادداشت و نقاشی می‌کرد. بطوریکه در دهه پنجم زندگی‌اش، همه‌ی تکه‌ها کنار هم جمع می‌شوند و داستان و شخصیت‌ها ظهور پیدا می‌کنند.

بقول دوستی، سالها در ذهنش خیس خورده بود.

فیلمی الهام‌بخش و آموزنده برای دوست‌داران مجموعه ارباب‌حلقه‌ها و ژانر فانتزی و البته علاقمندان به نویسندگی.

خلاصه فیلم و نکات مزبوطه را اینجا بشنوید.

[۱] Twilight saga