چگونه خاطرهنویسی روزانه را شروع کردم؟ تجربهای ۲۰ ساله از ثبت زندگی
از اول فروردین ۱۳۷۳، خاطرهنویسی را بهصورت رسمی آغاز کردم. آن زمان در سال اول دبیرستان نظام قدیم بودم. ابتدا بیشتر به یادداشتنویسی میپرداختم؛ دربارۀ افکار، باورها و برداشتهایم از اتفاقات روزمره، در دفتری جداگانه مینوشتم.
خاطرهنویسی دانشجویی؛ ثبت جزئیات زندگی روزمره
وقتی دانشجو شدم (بین سالهای ۱۳۷۷ تا ۱۳۷۹)، خاطرهنویسیام جدیتر شد. تقریباً هر شب، اتفاقات روزانه در دانشگاه را با جزئیات مینوشتم؛ از اردوهای دانشکده و برنامههای گروه کوه گرفته تا مراسم افطاری و نشستهای شورای صنفی. عکسها، فیلمها و روایتهای دقیق از رویدادها را در کنار هم نگه داشتهام.
فکر نمیکنم کسی از دوران دانشجوییاش، آنهم بیست سال پیش، اینهمه خاطرۀمکتوب، عکس و فیلم داشته باشد.
بازخوانی پس از بیست سال؛ مواجهه با خود گذشته
سالها گذشت تا اینکه پس از دو دهه، همه آن دفترها و اسناد را پیدا کردم و دوباره خواندم. حسهایم متناقض بود. از یکسو، شادی ناشی از یادآوری خاطرات، و از سوی دیگر، نوعی اندوه همراه با این فکر که: «چه بودم و چه شدم؟»
۲۰ سال یک عمر است. در جایی که با گذشت تنها چند سال، حس اصحاب کهف به آدم دست میدهد، بازخوانی آن خاطرات، نوعی سفر در زمان بود. تجربهای آموزنده از مقایسه «آن آگاهی» و «آگاهی امروز». دیدم چه اشتباهاتی را تکرار کردهام، چه کارهایی را دوباره انجام میدادم و کدام تصمیمها را اگر زودتر مرور کرده بودم، اصلاح میکردم. نتیجۀ آن مرور شد کتاب «چهل ستون مهندس شدنم»
ارزش بازخوانی؛ خاطرهنویسی بهمثابه خودارزیابی
از اینکه نوشتهام، هیچ پشیمانی ندارم. تنها افسوسم، وقفهای است که در این میان افتاد. اگر زودتر سراغشان میرفتم، شاید زودتر تغییر میکردم. مرور خاطرات، فرصتی برای بازنگری و اصلاح مسیر زندگی است؛ نوعی خودارزیابی و آینهای برای بازتاب رشد و تغییر.
خاطرهنویسی یا یادداشتنویسی روزانه؟ تفاوتی مهم
من به ثبت روزانه زندگی بسیار باور دارم. یادداشتنویسی روزانه و خاطرهنویسی دو تجربۀ مکمل اما متفاوتاند.
- خاطرهنویسی: ثبت رویدادی خاص در زمانی مشخص؛ میتواند همان روز یا با فاصلهای نوشته شود.
- یادداشتنویسی روزانه: ثبت افکار، احساسات، وقایع و تجربههای همان روز؛ در پایان یا آغاز آن.
یکی از شناختهشدهترین روشها در این حوزه، نوشتن صفحات صبحگاهی است؛ تمرینی برای خالیکردن ذهن و آغاز روز با شفافیت.
میتوانید در مقالۀ «چگونه نوشتن را راحتتر شروع کنیم؟» بیشتر در این مورد بدانید.
چرا خاطرهنویسی ارزشمند است؟
من از نوشتن، ثبتکردن و مرور دوبارۀ آنچه گذشته، لذت میبرم. این کار برایم نهتنها لذت شخصی، بلکه فرصتی برای یادگیری است؛ چه از تجربیات خودم، چه از تجربههای دیگران.
خاطرهها کلاسهای درسی ساده و صادقانهاند. قصههایی واقعی از آدمهای معمولی؛ رویدادهایی که شاید برای همۀ ما پیش آمده یا پیش خواهد آمد. اگر آنها را ثبت کنیم و با چشم بینا و گوش شنوا بخوانیم، میتوانند جلوی بسیاری از اشتباهات آینده را بگیرند و سرعت رشد فردیمان را افزایش دهند.
پیشنهاد میکنم مقالۀ «چرا نوشتن خاطرات مهم است» را بخوانید.
آخرین دیدگاهها