شخصیت‌های اصلی:

شخصیت‌های فیلم « بانکدار» دو مرد سیاهپوست کارآفرین هستند. آنها در زمانه‌ای که قوانین و جامعه برعلیه سیاهپوستان بود، ثروتی درخور تحسین آفریدند.

برنارد گرت، پسری که در شهری کوچک در تکزاس بزرگ شده بود، شرایط محیطی را به چالش کشید و توانست با هوش و سواد مالی درخشانش جزء اولین بانکدارهای سیاهپوست امریکا قرار گیرد.

جو موریس نیز با اینکه در شرایط بهتری قرار داشت توانست با تجربیات خود در بیزنس و همراهی گرت، ثروتش را چندین برابر کند.

اما این فیلم تنها داستان موفقیت دو کارآفرین و ثروتسازی نیست، بلکه قصه‌ی مبارزه با قوانین غیرمنصفانه‌ی تبعیض نژادی نیز است.

قصه‌ی انجام کاری بزرگتر از رفع کمبودها و تغییر قانون و جامعه است.

قصه‌ی شکست بعد از موفقیت، تاوان ناعادلانه و شروع دوباره است.

قصه‌ی رفاقت، همراهی و همکاری است.

این فیلم با بازی آنتونی مکی بجای برنارد گرت و ساموئل ال جکسون بجای جو موریس، محصول سال ۲۰۲۰ است.

اگر به شنیدن پادکست علاقه‌ دارید،  اینجا درباره فیلم بشنوید.

روایت فیلم:

اولین صحنه‌ی فیلم صحنه‌ی دادگاهی است که قرار است برنارد گرت در آن شهادت بدهد. از این صحنه فلاش بک می‌شود به نوجوانی برنارد در تکزاس که در حال واکس زدن کفش سفیدپوستان است و در حین کار به صحبت‌های آنها درباره بازار و بیزنس گوش می‌دهد. با همین روش برنارد که پسری باهوش و با پشتکار بود، سواد مالی‌اش را کامل می‌کند و سالها بعد به همراه همسر و فرزندش برای تحقق آرزویش که املاک و مستغلات بود، به لس‌آنجلس می‌رود.

در آنجا با کمک یک سفیدپوست ایرلندی موفق می‌شود، کارش را سروسامان دهد. آنها ساختمان‌های مسکونی در محله‌های سفیدپوستان را می‌خریدند و بعد از بازسازی به افراد چه سیاه و چه سفید اجاره می‌دادند. تااینکه شریکش ناگهان می‌میرد و تمام زحمات برنارد با وجود همسر نژادپرست و متعصب شریکش به باد می‌رود.

او دوباره شروع می‌کند و این‌بار با جو موریس که از آشنایان همسرش بود و وضع مالی خوبی داشت شریک شده و به کارشان ادامه می‌دهند. تصمیم می‌گیرند که ساختمان تجاری بانک در مرکز شهر را بخرند که با توجه به شرایطشان غیرممکن به نظر می‌رسید. اما با به خدمت گرفتن جوان ساده و بی‌تجربه اما سفیدپوستی این کار را انجام می‌دهند.

در سفری به زادگاهش برنارد تصمیم می‌گیرد برای کمک به سیاهپوستان همشهری‌اش که در فقر زندگی می‌کردند، کمک کند. تصمیم می‌گیرد تا بانک شهر کوچکشان را به همان سبک ناشناس بخرند و به سیاهپوستان برای رونق کسب و کارشان و بهبود زندگی وام بدهند. اما این کار خلاف قوانین بانکداری بود چون هیچ سیاهپوستی حتا حق ورود به بانک سفیدپوستان را نداشت.

آنها نه تنها یک بانک، بلکه دوبانک را می‌خرند و تا جایی که مقاومت‌ها و کارشکنی‌های اطرافیان اجازه می‌دهد، رسالتشان را انجام می‌دهند. اما در نهایت بر اثر چند بی‌دقتی و اشتباه شکست می‌خورند. تمام اموالشان ضبط شده و به زندان می‌افتند.

آنها پس از آزادی دوباره ثروت خود را خلق می‌کنند اما مهمتر از آن، اقدامات آنها در املاک و مستغلات و همچنین بانکداری باعث تغییر قانون تبعیض علیه رنگین‌پوستان می‌شود.

نکات آموزنده

اگر کارآفرینی و بیزنس دوست دارید، این فیلم می‌تواند الهام‌بخش و آموزنده باشد. همچنین از نظر مبارزه با بی‌عدالتی و تبعیض قابل توجه است. آنها مانند مارتین لوتر کینگ یک حرکت اجتماعی تاریخی راه نینداختند، اما با همان اقدامات کوچک خودشان تا جایی که توانستند حقشان را گرفتند و حتا تغییر ایجاد کردند.

این فیلم نقش زن در جایگاه همسر را نیز جالب به تصویر می‌کشد. چگونه خرد و جهل زن در خانواده می‌تواند باعث تغییر سرنوشت گردد.

نشان می‌دهد چطور دو نفر که از نظر شخصیتی کاملن با هم متفاوتند اما با درک و احترام متقابل و گفتگو مسائل را حل کرده و یک بیزنس موفق می‌سازند.

می‌توانید این فیلم را در فیلیمو ببینید.

امیدوارم ببینید و لذت ببرید.

خوشحال می‌شوم در سایت گردش کنید و تجربه خود را با من در قسمت دیدگاه به اشتراک بگذارید.

در صورت تمایل وبسایت را به دوستانتان معرفی کنید و به پیج اینستاگرام من @ophelia_fassihi  بپیوندید.

پیشاپیش از حسن توجه و سخاوتتان سپاسگزارم.